معنی روسری زنانه

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

روسری زنانه

غطاء الراس


روسری

قلنسوه، مندیل، وشاح

لغت نامه دهخدا

روسری

روسری. [س َ] (اِ مرکب) پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره می زنند. چارقد. در گناباد خراسان بمعنی چادرچه و چادرنماز مستعمل است.

فرهنگ عمید

زنانه

زن‌مانند، مانند زنان،
درخور و مناسب زنان: لباس زنانه،
مربوط به زنان: بحث‌های زنانه،

فرهنگ معین

روسری

(سَ) (اِمر.) پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده) که زنان سر و گردن خود را با آن می پوشانند.

فرهنگ فارسی هوشیار

روسری

پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره میزنند، چار قد

واژه پیشنهادی

روسری

فرق پوش

واشامه

مترادف و متضاد زبان فارسی

روسری

چارق، چارقد، حجاب، مقصوره، مقنعه

فارسی به آلمانی

روسری

Haube (f), Kappe (f), Kapuze (f), Verdecken, Krawatte (f), Schal (m)

معادل ابجد

روسری زنانه

589

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری